آتریناآترینا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

دفتر خاطرات آترینا

91 - یک روز آفتابی در تهران (28/2/1392)

این عکسا رو یه روز جمعه آفتابی تو پارک بغل خونه گرفتیم. آترینا گلی یاد کالسکش افتاده بود و کلی با کالسکش خوش گذروند. خداحافظی آترینا با کالسکه صبح امروز آترینا گلی رضایت داد صندلی غذاش رو جمع کنیم و به جاش کالسکشو بیاریم البته به سختی تو کالسکش جا میشه پاهاش اویزون می مونه. ...
30 ارديبهشت 1392

87 - سفر به گیلان (11/02/1391)

روز چهارشنبه 11 اردیبهشت مصادف با روز مادر ، روز جهانی کارگر و روز معلم آترینا گلی با مامانی ، بابایی بابا جون ، خاله نسترن ، بابا حاجی ، مامان ایران و عمو غلامرضا راهی شدند به سمت خطه سر سبز گیلان.   آترینا و بابایی در موزه میراث فرهنگی گیلان آترینا در گیلان آترینا گلی به همراه همسفران ساعت 6:30 روز چهارشنبه 11 اردیبهشت راه افتادن به سمت شمال و ساعت 8:45 به قزوین رسیدند. صبحونه رو در مجتمع رفاهی آفتاب درخشان صحرا برگزار کردند. همه از کیفیت صبحانه که به صورت بوفه بود راضی بودند . نفری 8 تومن آترینا گلی طبق معمول هیچی نخورد. بعد از خوردن صبحانه راه افتادیم به سمت موزه میراث روستایی گیلان که نرسیده به رش...
25 ارديبهشت 1392

88 - باغ لاله گچسر (19/02/1392)

روز پنجشنبه 19 اردیبهشت آترینا گلی به همراه مامانی ، بابایی ، عمو بهرام ، پارمیس ، خاله نیکا و پژواک ساعت 7 صبح راه افتادند به سمت گچسر برای بازدید از باغ لاله!   آترینا در باغ لاله برای صرف صبحانه رفتیم هتل پارسیان گچسر . نمایی از میز صبحانه هتل گچسر آترینا و پژواک پارمیس سر میز صبحانه پس از صرف صبحانه ای مفصل در محوطه هتل کمی قدم زدیم . هوا خیلی عالی بود . آترینا و پارمیس هم کلی بازی کردن . رستوران هتل آترینا و پارمیس عمو بهرام ، پژواک و پارمیس بابایی ، عمو بهرام و پژواک فروش لاله در ورودی باغ ...
24 ارديبهشت 1392

89 - تولد سینا (19/02/1392)

پنج شنبه شب 19 اردیبهشت تولد سینا بود. عمو غلامرضا همه رو دعوت کرده بود رستوران باشگاه بانک سپه . مراسم کیک رو هم خونه مامان ایران برگزار کردن. کیک تولد آقا سینا آترینا گلی خوابش میومد و تو ماشین خوابش برد البته بعد از رسیدن به رستوران بیدار شد و کلی با باران گلی بازی کرد. آترینا گلی شام پلو خالی خورد . آترینا ، باران ، سینا و سروش مراسم چهلم بابا بزرگ خاله مهرناز جمعه ظهر 20 اردیبهشت چهلم بابابزرگ خاله مهرناز بود . ساعت 12 ظهر رفتیم بهشت سکینه و ناهار رو هم تو یه تالار تو کمالشهر کرج دادن. ...
24 ارديبهشت 1392

86 - شرکت در سمینار مدرسه علامه حلی (06/02/1392)

روز جمعه 6 اردیبهشت آترینا گلی به همراه مامانی و باباییش برای بازدید از نمایشگاه مدرسه علامه حلی به دعوت عمو بهرام و پژواک راهی مدرسه تیزهوشان در ولنجک شدند. غرفه های زیادی در محوطه مدرسه تشکیل شده بود که هر کدوم موضوع علمی خاصی رو برای ارائه داشتن ولی متاسفانه پرداختن به همه اونها از حوصله آترینا گلی خارج بود. پژواک با ساختن یک روبات آتش نشان در نمایشگاه شرکت کرده بود.ساعت 13:30 مسابقات شروع شد . پژواک و دوستاش گروه سوم بودن . روباتشون هم عالی عمل کرد . اینهم یکعکس از روبات آتش نشان اینم یه عکس از آترینا در تجریش ...
8 ارديبهشت 1392

85 - عروسی رفتن آترینا (4/02/1391)

روز چهارشنبه آترینا گلی با بابایی ، مامانی ، مامان ایران ،بابا حاجی ، عمو غلامرضا و سینا دعوت شده بودن به عروسی . عروسی پسر دوست و شریک بابا حاجی به نام هادی . عروسی رفتن آترینا عروسی توی یک باغ زیبا در لواسون برگزار شد و همه چی عالی بود . آترینا گلی در لحظه ورود بیدار بود ولی زود به خواب رفت . آترینا در حال بازی با هدایایی که خاله نسترن براش خریده ...
8 ارديبهشت 1392
1